جدول جو
جدول جو

معنی قلج کندی - جستجوی لغت در جدول جو

قلج کندی
(قِ)
دهی است جزء دهستان خرقان ساوۀ بخش مرکزی شهرستان ساوه واقع در 22 هزارگزی شمال ساوه و 15 هزارگزی راه عمومی. این ده در جلگه واقع شده و هوایی معتدل دارد. سکنۀ آن 183 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات ومختصر سیب زمینی است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قُ کَ)
دهی است از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه، واقع در 24هزارگزی جنوب باختری مراغه و در مسیر شوسۀ مراغه به میاندوآب. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 210 تن است. آب آن از رود خانه مردی و چاه و محصول آن غلات، بادام، چغندر، کشمش، زردآلوو شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کِ)
زید بن حسن کندی متوفی بسال 613 هجری قمری او راست: ’نتف الحیه من ابن دحیه’. (کشف الظنون چ 1 استانبول ج 2 ص 583). رجوع به تاج الدین کندی و زید بن حسن شود
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ کَ)
دهی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر، واقع در 31500گزی شمال خاوری کلیبر و 31500گزی شوسۀ اهر به کلیبر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مایل به گرمی مالاریائی است. سکنۀ آن 312 تن است. آب آن از چشمه و رود خانه سلین چای و محصول آن غلات و سر درختی و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان فرش و گلیم بافی است. راه مالرو دارد. این ده دارای معدن آب گرم است که برای امراض جلدی خیلی نافع میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، سکنۀ آن 74 تن. آب آن از رود خانه قزل قلعه. محصول آن غلات، نخود و بزرک. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از دهستان آجرلوبخش مرکزی شهرستان مراغه، سکنۀ آن 22 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، نخود و بزرک. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ کِ)
ابن اسماعیل بن ابراهیم بن جبارۀ کندی محلی سخاوی مالکی. ملقب به شرف الدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن جباره. رجوع به علی (ابن جباره...) شود
ابن مجاهدبن مسلم بن رفیع کابلی رازی کندی. مکنی به ابومجاهد. رجوع به کابلی (ابومجاهد علی بن...) و به علی (ابن مجاهدبن مسلم...) شود
ابن مظفر بن ابراهیم (یا هدیه) بن عمر بن یزید اسکندرانی وداعی دمشقی. متوفی در716 هجری قمری رجوع به علاءالدین (ابن مظفر...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ کَ)
دهی است از دهستان چهاراویماق، بخش قره آغاج، شهرستان مراغه. دارای 116 تن سکنه. آب آن از چشمه سارها تأمین می شود. و محصول آن غلات و نخود و بزرک است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ کَ)
دهی از دهستان چهار اویماق است که در بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع است و 225 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان ارویاد بخش ماه نشان شهرستان زنجان واقع در 40 هزارگزی شمال باختری ماه نشان و 30 هزارگزی راه عمومی. ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر. سکنۀ آن 699 تن است. آب آن از رود خانه محلی تأمین میشود. شغل اهالی زراعت و گله داری است. محصول آن غلات، بنشن، انگور، و لبنیات و عسل است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
دهی است از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 5 هزارگزی خطآهن میانه به مراغه، دارای 560 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(مَ لِ)
دهی از دهستان گاودول است که در بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع است و 6366 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(گُ کَ)
اخ) دهی است از دهستان بریاجی بخش سردشت شهرستان مهاباد، واقع در18500گزی باختری راه شوسۀ سردشت به مهاباد. هوای آن معتدل و دارای 165 تن سکنه است. آب آن از رود کروشیر و محصول آن غلات، توتون، مازوج و کتیراست. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
کلک بندی مویین خامه سازی عمل قلم بند و آن تهیه و ساختن قلم مو برای انواع نقاشی هاست. طرز کار در قلم بندی مرسوم در ایران باین ترتیب است که موهای پشت ستون فقرات گربه و حواشی آن را دسته دسته با قیچی می چینند. سپس این دسته ها را که هر یک برای یک قلم مو تقریبا کافی است بترتیب معینی از کرک و موهای شکسته و زواید دیگر پاک می کنند. بعد سر آنها را در یک ردیف قرار می دهند. همه این اعمال بر روی یک شیشه مسطح انجام می گیرد سپس آزمایش آخر موها را با آب انجام می دهند تا از پاک بوده آنها مطمئن شوند. آنگاه به وسیله یک نخ ابریشمین وسط هر دسته آماده شده را محکم گره می زنند و موها را بسر قلم که امروز از شاه کبوتر ساخته می شود به ترتیب زیر می بندند ابتدا یک قسمت شاه پر را به طور اریب می برند و ته ساقه آن را به مقدار کم دایره وار قطع می کنند به طوری که موهای بسته شده به سختی از آن خارج گردد. در این وقت قسمت بی مصرف شاه پر را از پر پاک می کنند و این ساقه را برای پاک کردن ساقه اصلی یا سر قلم به کار می برند. موی آماده و مستقیم را در آب می زنند و از دهانه اریب سر قلم بدقت بوسیله تیغ تیز یا به وسیله آتش آماده برای کار می کنند. عمل آرایش نوک مویین قلم معمولا با دقت تمام انجام می گیرد زیرا در غیر این صورت قلم مو غیر قابل استفاده خواهد بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلم بندی
تصویر قلم بندی
((قَ لَ. بَ))
عمل قلم بند و آن تهیه و ساختن قلم مو برای انواع نقاشی ها است
فرهنگ فارسی معین